گروه فرهنگی سراج24: مستند ایران روزهای خوبی در سال 1396 را تجربه کرد. حرکت خوبی در چرخه تولید، توزیع و مصرف آثار مستند به جریان افتاد، قوت گرفت و ادامه پیدا کرد. جشنوارههای متعددی در کشور از جشنواره حقیقت گرفته تا جشنواره تلویزیونی شبکه مستند، عمار و ... به خوبی توانستند مستندسازان با نگاهها و آثار در ژانرهای مختلف را دور هم جمع کنند. جشنواره تلویزیونی شبکه مستند علاوه بر ایجاد شبکه توزیع توانست به درستی اقدام به استعدادیابی مستندسازهای جوان در سراسر کشور کند.
جریان توزیع و نمایش در سال 96 امیدواریها را برای حذف مدیریتهای سلیقهای و اعمال ممیزیهای بیجا زنده کرد. تلویزیون و شبکه فروش مجازی آثار هر دو توانستند محدودیتهای من درآوردی گذشته را پشت سر بگذارند و موفق تر از قبل عمل کنند؛ هرچند کماکان فضای تلویزیون و نگاههای مدیران این رسانه برای بخش قابل توجهی از مستندسازان غیر قابل درک و آثارشان از نمایش گسترده محروم است.
روزهای پایانی سال، کام مستندسازان کشور را تلخ کرد. جشنواره فیلم فجر کاری با آثار مستند و صنف مستندسازان کرد که امیدواریم شیرینی نوروز کمی از تلخی آن برخوردها و آن روزها را کاهش دهد. «بانو قدس ایران» و «زنانی با گوشوارههای باروتی» با تمام داشتهها و پشتوانههای محکمشان راهی جشنواره سی و ششم فجر شدند اما از همه چیز محروم شدند؛از سیمرغ، تقدیر، توجه و حتی از نگاه هیئت داوران جشنواره!
سال پایان داعش و «زنانی با گوشوارههای باروتی»
سال 96 قطعا سال خوبی برای رضا فرهمند با کارگردانی مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» بود. سال گذشته، سال پایان داعش بود. کارگردان جوان ایرانی به خوبی توانست این پایان را با یک دغدغه دیگر ادامه دهد و به تصویر بکشد. درد بی پایان انسانیت، خون جاری در رگهای مستند فرهمند است. او توانست با اثر جدیدش توجه همه را به خود جلب کند. چپ، راست، موافق حضور در منطقه، مخالف حضور در منطقه و ... بر سر انسانیت و مبارزه متحد با دشمن انسانیت در «زنانی با گوشوارههای باروتی» به جمع بندی رسیدند.
«زنانی با گوشوارههای باروتی» توانست نظر هیئت داوران ایرانی و خارجی در جشنوارههای ایران را به خود جلب کند. فرهمند با نمایش زنان و همسران داعش در عراق و ماجرای زندگی و تفکر آنها توانست همه جایزههای مهم سال 96 را به نام خودش ثبت کند. او جایزه بهترین مستند جشنواره بین المللی سینما حقیقت را دریافت کرد. همین مستند با رای هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر به این جشنواره راه پیدا کرد و بصورت سراسری در سینماهای کشور اکران شد.
از همین حالا و پیش از آغاز حضورهای بین المللی مستند رضا فرهمند به راحتی میتوان پیشبینی کرد که «زنانی با گوشوارههای باروتی» یک مستند پر افتخار و پر جایزه برای ایران در جشنوارههای خارجی خواهد بود.
مستندی معمولی اما پرحاشیه
«بانو قدس ایران» مستند دیگریست که امسال توانست توجهات را به خودش جلب کند. این مستند با کارگردانی مصطفی رزاق کریمی توانست در جشنواره سینما حقیقت جایزه بگیرد و همراه با مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی»، سینمای مستند را در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نمایندگی کند.
این مستند قرار بود در جشنواره حقیقت به عنوان فیلم افتتاحیه به نمایش درآید اما ممانعت عروج فیلم یا همان تهیهکننده اثر حاشیههای بسیاری را به وجود آورد، تا جایی که دبیرخانه جشنواره اعلام کرد این اثر با عدم نمایشش کاملا از جشنواره حذف شده و داوری نخواهد شد.
چند روز بعد عروج فیلم وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) مجوز نمایش فیلم را صادر کرد. مستند کاملا بدون برنامه ریزی قبلی و ناگهانی به پرده سینما آمد، داوری شد و جوایز مهمی هم گرفت.
«بانو قدس ایران» پرترهای از همسر امام خمینی(ره) است. این پرتره، تصویر کمی از بانو خدیجه ثقفی نمایش میدهد و تنها مخاطب را با صدای این شخصیت آشنا میکند. تیم تولید معتقدند که آرشیو کاملی از تصاویر همسر امام وجود نداشته تا مورد استفاده قرار بگیرد اما فقط به صدای ایشان دسترسی داشتند و از آن استفاده کردند.
این مستند، پر حاشیه شروع شد اما ادامه آن مثل رونمایی و روزهای ابتداییاش پر سر و صدا نبود. حتی مصطفی رزاق کریمی کارگردان اثر نیز در میان واکنشهای متعدد فعالان مستند به اتفاقات اختتامیه جشنواره فجر و داوری نشدن آثار مستند،واکنش جدیای نشان نداد و مانند عوامل تولید «زنانی با گوشوارههای باروتی» هیچ بیانیه اعتراضی هم منتشر نکرد.
ترور مهدویان پس از «ترور سرچشمه»
محمدحسین مهدویان کارگردان سینمای داستانی و مستند کشورمان امسال در هر دو جشنواره سینما حقیقت و فیلم فجر حضور پیدا کرد. او ابتدا با مستند «ترور سرچشمه» به جشنواره آثار مستند آمد و بعد هم با فیلم سینمایی «لاتاری» به جشنواره فجر رفت.
مستند جدید مهدویان روایتگر انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر سال 1360 است. در جریان این انفجار دکتر بهشتی همراه با 72 تن از مقامات سیاسی و تصمیم گیر کشور از جمله چند وزیر به شهادت رسیدند. این مستند جزئیات این اتفاق از چگونگی انفجار تا امداد رسانی و پیگیری عامل انفجار را به نمایش میگذارد.
نتیجه کارهای مهدویان در هر دو جشنواره شباهتهای زیادی به یکدیگر پیدا کردند. اولین شباهت این بود که هر دو اثر او توانستند در جشنوارهها به بیشترین سانسهای فوق العاده برای نمایش دست پیدا کنند. او به خوبی توانست هم با مستند و هم با فیلم سینماییاش مخاطبان بسیاری را به سالنهای دو جشنواره بکشاند. شباهت دیگر این دو اثر و این دو حضور مهدویان در جشنوارههای سال 96 به مسئله قضاوت هیئت داوران بر میگردد. «ترور سرچشمه» در یازدهمین جشنواره حقیقت هیچ جایزهای نتوانست کسب کند درست مانند «لاتاری» در جشنواره فیلم فجر.
یک نامه مهم در زمستان
پنجشنبه 21 ام دیماه سال 1396 پس از آنکه جشنوارههای مستند سر و سامان گرفتند و برگزیدگانشان را معرفی کردند، جمعی از جوانان مستندساز کشورمان مهمان رهبر انقلاب شدند. برای اولین بار جمعی از مستندسازان با آیتالله خامنهای در دیداری خصوصی نشستند و حرفها و چالشهایشان را مطرح کردند.
رهبر انقلاب چند روز پس از این دیدار نامهای را به جوانان مستندساز نوشتد که بصورت عمومی منتشر شد. این نامه 5 بندی در یک مراسم باشکوه در حوزه هنری رونمایی شد. آیتالله خامنهای تاکید کردند مستندسازان با سرِافراشته و با زبان و عملشان نشان دهند که مومن و انقلابی هستند.
«امید» کلیدواژه مهمی در این نامه بود. ایشان نوشتند که ترویج ناامیدی یکی از اهداف دشمن است اما دستمایههای امید در کشور بسیار است و هنر مستند میتواند سرچشمه امید و حرکت باشد، هرچند مستند انتقادی با لحن ناصحانه و چارهجویانه هم لازم است.
آزمون و خطا با چند اثر تاریخی
مستندهای تاریخی بخش مهمی از آثار در سال 96 را تشکیل دادند. مستند «قائم مقام» ساخته سید محمدعلی صدرینیا اول از همه در جشنواره حقیقت رونمایی شد و پس از آن به جشنواره مردمی فیلم عمار هم رسید.
صدرینیا در مستند جدیدش سراغ زندگی شیخ حسینعلی منتظری رفت، کسی که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب با عنوان قائم مقام رهبری شناخته میشد. این مستند با صحبتهایی از فرزند مرحوم منتظری، حجتالاسلام ناطق نوری، عمادالدین باقی و چند کارشناس و مطلع دیگر توانست نظر بسیاری را به خودش جلب کند. روایت بینقص این مستند توانست تحسین شخصیتهای شناخته شده جناحهای مختلف را برانگیزد. محمدعلی ابطحی، بهزاد نبوی، محمد عطریانفر، حجت الاسلام ناطق نوری، علی مطهری و ... بخشی از کسانی بودند که روال تاریخی این مستند و دقت نظر تیم تولیدکننده را تایید کردند.
«قائم مقام» توانست فانوس بخش ویژه تاریخ معاصر در جشنواره عمار را دریافت کند. مادر شهیدان خالقیپور با حضور در مراسم اختتامیه جشنواره عمار، چفیه خاکی و قاب شده فرزند شهیدش را به عنوان جایزه ویژه به سید محمدعلی صدرینیا اهدا کرد.
مستندهای «روزگار رضاخانی»، «اشرف همزاد شاه»، «زندگی و زمانه هویدا»، «علَم مردی برای تمام فصول» و «رزم آرا یک دوسیه مسکوت» بخش دیگری از مستندهای تاریخیاند که در سال 96 از رسانه ملی و پرده جشنواره حقیقت رونمایی شدند. «روزگار رضاخانی» در مرکز مستند سوره حوزه هنری و مابقی آثار در خانه مستند انقلاب اسلامی تولید شدند.
این آثار در میان مخاطبان با واکنشهای مختلفی همراه شد. برخی رسانهها نقدهای تندی را مخصوصا درباره دو مستند اشرف و هویدا منتشر کردند. عمده انتقاد رسانهها و کارشناسان تاریخی نسبت به تطهیر سیاستهای پهلوی و تحریف برخی وقایع تاریخی در این مستندها بود. این مستندها به جز مستند «رزم آرا یک دوسیه مسکوت» همگی در ایام دهه فجر مهمان شبکههای مختلف سیما بودند. همین نمایش سراسری در رسانه ملی باعث شد فشارها به سازندگان و تیم تولید بیشتر شود تا جایی که مهدی مطهر به عنوان عضوی از «خانه مستند انقلاب اسلامی» و البته تهیهکننده مجموعه مستند «رجال پهلوی» مجبور به واکنش شد. او در یادداشتی تایید کرد که «اشتباه در روایت تاریخ می تواند مردم را به نظام و انقلاب بی اعتماد کرده و بین این دو شکاف عمیقی ایجاد کند».
برخی عوامل ساخت مستندهای تاریخی از این انتقادها مکدر شدند اما شاید روی اصلی سخن منتقدان با اعتماد مجموعه مدیران خانه مستند انقلاب اسلامی به تیمی کم سابقه برای ساخت چنین مستندهایی بود؛ تیمی که حالا جدیترین و البته در برخی موارد حتی اولین روزهای مستندسازیاش را با آزمون و خطا بر سر روایت رجال پهلوی تجربه کرده است. در بحبوحه این انتقادها، برخی از فعالان رسانهای ادعا کردند که رئیس رسانه ملی بابت نمایش این آثار تذکر جدی دریافت کرده است.
جشنواره فیلم فجر و سیمرغهای بیوفا
هر سال بلای جدیدی بر سر حضور مستندها در جشنواره فیلم فجر نازل میشود. یک سال 10 مستند میروند و در بدترین شرایط و زمانها اکران میشوند، سال دیگر تنها 2 مستند به جشنواره فیلم فجر راه پیدا میکنند و بخش مجزای مستند و جایزههای آن حذف میشود. امسال همین اتفاق افتاد و قرار شد تا «بانو قدس ایران» و «زنانی با گوشوارههای باروتی» بصورت برابر در بخشهای مختلف فنی و محتوایی با آثار سینمایی رقابت کنند.
اختتامیه فجر تمام شد و هیچ جایزهای به هیچ کدام از مستندها نرسید. پای هیچ تقدیر و نگاه ویژهای هم به میان نیامد. سیمرغهای جشنواره اینبار به سینمای مستند ایران وفا نکردند و حسابی برای رضا فرهمند و مصطفی رزاق کریمی ناز کردند. تا اینجا همه چیز با ناراحتی معمولی قابل تحمل بود اما برنامه تلویزیونی «هفت» همه چیز را به هم ریخت.
برنامه تلویزیونی هفت پس از مراسم اختتامیه به صورت زنده روی آنتن شبکه سه سیما رفت. رضا رشیدپور مجری برنامه مقابل رسول صدرعاملی و محمدرضا فروتن دو تن از اعضای هیئت داوران جشنواره نشست تا درباره چگونگی قضاوتها با آنها صحبت کند. وقتی صحبت از مستندها و تنها انیمیشن حاضر در جشنواره به میان آمد، حرفهایی در آنتن زنده رسانه ملی مطرح شد که برای هیچ کس قابل درک و هضم نبود،مخصوصا برای فعالان و صنف مستندسازان کشور. صدرعاملی و فروتن کاملا شفاف و روشن گفتند که آثار مستند و انیمیشن همان ابتدا از روند قضاوتها کنار گذاشته شدند، بی آنکه هیچ داوری آنها را ببیند و قضاوت کند. آنها تاکید کردند که از دبیر جشنواره خواستهاند تا در بخشی از مراسم از آنها تقدیر شود.
دیده نشدن و کنار گذاشته شدن آثار مستند از داوری جشنواره فجر، خون مستندسازان را به جوش آورد. نامه پشت نامه و مصاحبه پشت مصاحبه علیه مدیریت جشنواره فجر منتشر شد و ادامه پیدا کرد.
سال 1396 به جز تلخیهای بیحدش در روزهای پایانی در مجموع سال خوبی برای جریان مستندسازی کشور بود. آثار تازه با حرفهای جدید و به موقع، چیزهایی بودند که هنر مستند را نسبت به سایر هنرها در واکنش به اتفاقات جامعه ایران و و فضای بینالملل، بسیار چابکتر و موثرتر نشان داد.